با ایجاد یک راهبرد تجاري مبتنی بر سرمایه گذاری بر اساس مالکیت فکری، می توان زمینه شکوفایی واحدهای کوچک و بزرگ و افزایش سهم بازار در زمینه تولید و خدمات را هموار نمود بر این مبنا می توان از موارد ذیل حداکثر استفاده را به عمل آورد.
سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه (R&D) ؛بهره گيري از فناوريهاي نو؛توسعه مديريت دانش؛ايجاد و به كارگيري طرحها و ايده هاي نو؛بازاريابي كارآمد كالاها و خدمات. براي اجرایی شدن موارد مذکور به سرمايه گذاري نياز است كه این نوع سرمایه گذاری براي بنگاههاي تجاري، به خصوص بنگاههاي كوچك و متوسط، تا حدودی پر مخاطره و دشوار است. در اين وضعيت، اگر حمايت قانوني و عملي از حقوق مالكيت فکری وجود نداشته باشد، حاصل سرمايه گذاري كه همان داراييهاي معنوي بر مبنای مالکیت فکری است مورد سرقت يا نسخه برداري قرار خواهد گرفت. اين حمايت از مالكيت فکری است كه در موسسات توليدي و خدماتي انگيزه سرمايه گذاري در تحقيق، توسعه و نوآوري ايجاد مي كند زيرا مطمئن هستند داراييهاي فکری آنها مانند: ابتكارشان در توليد كالا، ابداع طرح جديدشان براي محصول و خوش اعتباري نامشان در بازار،… مورد سوء استفاده قرار نخواهد گرفت. روند تغيير پرتفوليوي سرمايه شركتها از گذشته تاكنون: آمار و ارقام نقش و جايگاه مالكيت فکری را در بازار تجارت جهاني، اهميت و روند تغيير تركيب سرمايه در شركتها را به نحوي ملموس نشان مي دهد.
مشاهده مقاله ی اهمیت مالکیت فکری درسرمایه گذاری
در دهه 80 میلادی، حدود 62 درصد از دارايي شركتهاي آمريكايي را دارائيهاي مادي آنها مثل ساختمان، زمين، ماشين آلات، مواد اوليه، پول و مانند اينها تشكيل مي داد، در حالي كه در دهه 90 میلادی سهم دارائيهاي معنوي (اموال ناشی از مالکیت فکری) به 70 درصد مجموع دارايي در شرکتهای آمریکایی رسید و سهم دارائيهاي مادي به كمتر از يك سوم مجموع دارائيهاي آنها کاهش یافت .
در اروپا نيز رشد ارزش دارائيهاي ناشی از مالکیت فکری رشد چشمگیری داشته به طوري كه در دهه 90 ميلادي سهم دارائيهاي غيرمادي موسسات و شركتهاي تجاري در اروپا به بيش ازيك سوم مجموع دارائيهاي آنها رسيده بود. به عنوان نمونه، در كشور هلند بيش از 35 درصد از مجموع سرمايه گذاري صورت گرفته در بخش خصوصي و دولتي، مربوط به مالکیت فکری می باشد.
با نگاهی دیگر به اثرات مالکیت فکری برخورداري يك كشور از نظام مالکیت فکری صحيح نقشي بسيار اساسي و تعيين كننــــده در جلب سرمايه گذاري خارجي در آن كشور دارد. به عنوان يك نمونه خوب، مي توان به وضعيت كشور هندوستان اشاره كرد كه اصلاح نظام حمايت از حق اختراع و حقوق علامت و نان تجارتي تاثير مهمی در پروسه جذب سرمايه گذاران خارجي به اقتصاد اين كشور داشته است. نمونه ديگر، كشور برزيل است كه بااصلاح قانون مربوط به مالكيت صنعتي با جلب نظر سرمایه گذارای روبرو شد.اگربه ارزش داراييهاي ناشی از مالکیت فکری در مقياس كوچكتر و در سطح بنگاههاي نگاه كنيم نيز همين وضعیت را مشاهده خواهيم كرد. در حقيقت، اختلاف كه ميان ارزش اسمي و ارزش واقعي سهام شركتهاي بزرگ تجاري وجود دارد، تا حد بسيار زيادي به همين دارائيهاي غيرمادي بر مبنای مالکیت فکری مثل نام تجارتي، علائم تجاری، روابط با مشتريان، حق اختراع، سرمایه های انسانی و…. مربوط مي شود.
تهیه و تدوین : ایده آفرین